تجلیل هدیتجلیل هدی به معنای پوشاندن شتری که برای قربانی حج در نظر گرفته شده، با پوششی همچون پارچه می باشد. ۱ - واژه و معنای تجلیل«تجلیل» مصدر باب تفعیل از ریشه «ج ـ ل ـ ل» و به معانی بزرگ داشتن، بزرگ شمردن، و پوشاندن است.مقصود از این اصطلاح در مبحث حج که گاهی به «تجلیل هدی» تعبیر میشود، عبارت است از: پوشاندن شتری که برای قربانی حج در نظر گرفته شده، با پوششی همچون پارچه. [۷]
مواهب الجلیل، الحطاب الرعيني، ج۴، ص۲۸۱.
[۸]
الشافی، السيد المرتضي، ج۲، ص۱۱۴۲.
۲ - موضوعات و حکمت تجلیلدر منابع فقهی، در باب قربانی از مبحث حج در ضمن موضوع اشعار (شکافتن یک طرف کوهان شتر و خون آلود کردن آن) و تقلید (آویختن نعل و چیزهای دیگر بر گردن قربانی به قصد نشانه گذاری آن برای قربانی شدن) از موضوع تجلیل و استحباب آن یاد شده است. (اشعار و تقلید) از جمله حکمتهای استحباب پوشاندن قربانی، میتوان به این موارد اشاره کرد: بزرگداشت شعائر الهی، آراستن قربانی، آگاه ساختن دیگران به اختصاص حیوان تجلیل یافته برای قربانی حج، پیشگیری از آزار حیوان درگرما و سرما، و دور کردن آزار حشرات و مگسها از حیوان. ۳ - تجلیل در روایاتبر پایه روایات، حضرت علی علیهالسّلام شتر خود را در مناسک حج تجلیل میکرد و پس از نحر آن، پارچههای به کار رفته در پوشش را صدقه میداد.نیز گزارشهایی در باره تجلیل هدی به دست برخی صحابه آورده و گفتهاند که آنان قربانی حج را با جامه پشمین، روپوش سیاه، لباسهای دارای نقش و نگار، و چادر میپوشاندند. ۴ - احکام فقهی تجلیل ۴.۱ - فقه امامیبیشتر فقیهان امامی به این موضوع نپرداختهاند. تنها شماری از آنان به پشتوانه احادیثتجلیل هدی را مستحب شمردهاند. [۲۳]
سند العروة الوثقی، محمد سند، ج۲، ص۴۰۰.
بر پایه احادیث، تجلیل با هر گونه پارچهای امکان پذیر است. [۲۴]
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۹۶، ص۳۳۷.
[۲۵]
مستدرک الوسائل، النوری، ج۸، ص۹۴.
[۲۶]
مستدرک الوسائل، النوری، ج۸، ص۹۵.
در روایت حلبی از امام صادق علیهالسّلام تجلیل از سببهای انعقاد احرام به شمار رفته است؛ اما بیشتر فقیهان امامی تجلیل را برای انعقاد احرام کافی ندانستهاند.تنها اندکی از آنان احتمال دادهاند که تجلیل جانشین تقلید هدی میشود و در نتیجه، احتمال انعقاد احرام با تجلیل نیز وجود دارد.شماری دیگر از فقیهان امامی، تجلیل را از مصداقهای تقلید دانستهاند و بر آنند که تقلید با پوشاندن قربانی با ریسمان نیز تحقق مییابد. [۳۰]
المعتمد، محاضرات الخوئي، ج۳، ص۳۴۰.
برخی برای سازگار ساختن روایت حلبی و دیدگاه مشهور فقیهان امامی، مقصود از تجلیل را نه معنای لغوی آن، بلکه اشعار دانستهاند. [۳۱]
ماوراء الفقه، سید محمد صدر، ج۲، ص۳۴۰.
[۳۲]
ماوراء الفقه، سید محمد صدر، ج۲، ص۳۴۱.
نیز برخی فقیهان امامی به استحباب جمع میان اشعار، تقلید، تجلیل و تلبیه باور دارند. [۳۴]
سند العروة الوثقی، محمد سند، ج۲، ص۴۰۰.
از ظاهر سخن برخی فقیهان بر میآید که به پشتوانه سیره امیرالمؤمنین علیهالسّلام [۳۶]
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۹۶، ص۱۴۰.
تجلیل را ویژه شتر و صدقه دادن پارچه به کار رفته برای تجلیل را پس از نحر قربانی، مستحب دانستهاند. [۳۷]
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۹۶، ص۱۴۰.
[۳۸]
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۹۶، ص۳۳۷.
[۳۹]
مستدرک الوسائل، ج۸، ص۹۵.
[۴۰]
جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزی ملایری، ج۱۱، ص۵۵.
[۴۱]
جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزی ملایری، ج۱۱، ص۵۷.
۴.۲ - فقه اهل سنتهمه مذاهب چهارگانه اهل سنت، یعنی شافعیان، مالکیان، [۴۴]
مختصر خلیل، محمد بن يوسف، ص۷۶.
[۴۵]
مواهب الجلیل، الحطاب الرعيني، ج۴، ص۲۸۱.
[۴۶]
الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۸۸.
حنفیان [۴۸]
البحر الرائق، ابونجيم المصري، ج۲، ص۶۲۴.
و حنبلیان [۴۹]
المغنی، عبدالله بن قدامه، ج۳، ص۴۵۵.
[۵۰]
المغنی، عبدالله بن قدامه، ج۱۱، ص۱۱۰.
[۵۱]
المغنی، عبدالله بن قدامه، ج۱۱، ص۱۱۱.
[۵۲]
کشاف القناع، منصور البهوتی، ج۳، ص۱۲.
به استحباب تجلیل هدی باور دارند. پشتوانه آنان، روایت امام علی علیهالسّلام است که از رعایت تجلیل در سیره پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم حکایت دارد. [۵۳]
صحیح البخاری، البخاری، ج۲، ص۱۸۶.
[۵۴]
صحیح مسلم، مسلم، ج۴، ص۸۷.
[۵۵]
سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۳۵.
بیشتر فقیهان اهل سنت، فضیلت تجلیل را از تقلید کمتر میدانند؛ زیرا تقلید در دو آیه قرآن یاد شده ؛ ولی به تجلیل در قرآن اشاره نشده است. [۶۱]
الدر المختار، الحصكفي، ج۲، ص۵۹۴.
با این حال، ابوحنیفه تجلیل را برتر از اشعار دانسته است؛ با این استدلال که تجلیل مایه رهایی قربانی از آزار حشرات میگردد؛ اما اشعار از آن رو که موجب خون آلود شدن حیوان است، حشرات را به بدنش جذب میکند و مایه آزار او میشود.بر پایه روایات اهل سنت، در تجلیل میتوان از هر گونه پارچه با هر رنگ استفاده کرد؛ اما بهتر است که پارچه گرانبها به کار رود. [۶۳]
المصنف، ابن ابيشيبه، ج۴، ص۵۵۲.
شماری از اهل سنت روایاتی در باره انعقاد احرام با تجلیل نقل کردهاند [۶۵]
المصنف، ابن ابيشيبه، ج۴، ص۱۹۶.
[۶۶]
المصنف، ابن ابيشيبه، ج۴، ص۱۹۷.
؛ ولی فقیهان اهل سنت این روایات را نقد و توجیه نمودهاندو بر آنند که تجلیل موجب انعقاد احرام نمیشود.مالکیان [۷۲]
مواهب الجلیل، الحطاب الرعيني، ج۴، ص۲۸۱.
[۷۳]
الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۸۹.
و شافعیانبر خلاف حنفیان [۷۵]
حاشیة رد المحتار، ابن عابدين، ج۶، ص۶۴۲.
تجلیل را ویژه شتر دانستهاند. حنبلیان کمتر به خود موضوع تجلیل پرداخته و بیشتر درباره استحباب صدقه دادن جلال (پارچه به کار رفته در تجلیل) سخن گفتهاند. [۷۶]
المغنی، عبدالله بن قدامه، ج۳، ص۴۵۵.
[۷۷]
کشاف القناع، منصور البهوتی، ج۳، ص۱۲.
برخی از آنان بدین استناد که تنها قربانی برای مناسک حج اهدا میشود نه پارچههای همراه آن، صدقه دادن آن را مستحب نمیدانند. [۷۸]
المغنی، ابن قدامه، ج۳، ص۴۵۵.
در برابر، شماری دیگر آن را واجب شمردهاند. [۷۹]
الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۵۶۸.
بسیاری از فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت هم به استحباب صدقه دادن پارچه به فقرا و ندادن آنها به قصابی که حیوان را ذبح و آماده مصرف میکند، باور دارند. [۸۲]
الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۱۲۴.
پشتوانه باور به استحباب یا وجوب، دستور پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به امیرمؤمنان علیهالسّلام برای صدقه دادن پارچههای تجلیل و ندادن آنها به قصاب است. [۸۳]
صحیح البخاری، البخاری، ج۲، ص۱۸۶.
[۸۴]
صحیح مسلم، مسلم، ج۴، ص۸۷.
[۸۵]
سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۳۵.
فقیهان شافعی و مالکی بر آنند که در صورت ارزان بودن پارچه تجلیل، شکافتن آنها و قرار دادن کوهان حیوان در شکاف، مستحب است؛ بدین منظور که پارچه از حیوان جدا نشود. در صورت گران بودن پارچه، نشکافتن آن مستحب است تا مایه زیان فقیرانی نگردد که پارچه به عنوان صدقه به آنان داده میشود. [۸۸]
الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۸۹.
در فقه شافعی و مالکی، پارهای احکام استحبابی دیگر در این زمینه یاد شده است؛ از جمله استحباب این کارها: تاخیر تجلیل تا هنگام کوچ کردن از منا به عرفات، [۹۱]
مواهب الجلیل، الحطاب الرعيني، ج۴، ص۲۸۱.
تناسب ارزش پارچه تجلیل با توانایی مالی حج گزار، بلندی پارچه تجلیل، تجلیل حیوان قربانی پس از اشعار برای پیشگیری از خون آلودگی پارچه، برداشتن پارچه تجلیل در شب تا بر اثر برخورد با خارها پاره نشود.آوردهاند که برخی از صحابه پس از قربانی کردن حیوان، پارچه تجلیل را نخست بر دیوار کعبه میپوشاندند و سپس آن را صدقه میدادند.۵ - منابع مقاله(۱) الاستذکار: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م. (۲) بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. (۳) البحر الرائق: ابونجیم المصری (م. ۹۷۰ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. (۴) بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق.) ، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق. (۵) تاویل الدعائم: النعمان المغربی (م. ۳۶۳ق.) ، به کوشش اعظمی، قاهره، دار المعارف. (۶) التمهید: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش مصطفی و محمد عبدالکبیر، وزارة الاوقاف و الشؤون الاسلامیه، ۱۳۸۷ق. (۷) جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق. (۸) حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م. ۱۲۵۲ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. (۹) الدر المختار: الحصکفی (م. ۱۰۸۸ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. (۱۰) دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م. ۳۶۳ق.) ، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق. (۱۱) روضة المتقین: محمد تقی المجلسی (م. ۱۰۷۰ق.) ، به کوشش موسوی و اشتهاردی، قم، بنیاد فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۶ق. (۱۲) سند العروة الوثقی: تقریر بحث محمد سند، المجاد و آل عصفور، بیروت، ام القری، ۱۴۲۳ق. (۱۳) سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م. ۲۷۵ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق. (۱۴) الشافی فی الامامه: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.) ، به کوشش حسینی، تهران، مؤسسة الصادق علیهالسّلام ، ۱۴۱۰ق. (۱۵) الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م. ۱۲۰۱ق.) ، مصر، دار احیاء الکتب العربیه. (۱۶) الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه. (۱۷) الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق.) ، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق. (۱۸) صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق. (۱۹) صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق. (۲۰) صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق.) ، بیروت، دار الفکر. (۲۱) عمدة القاری: العینی (م. ۸۵۵ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۲۲) العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.) ، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق. (۲۳) الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش. (۲۴) کشاف القناع: منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ق.) ، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق. (۲۵) لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق. (۲۶) ماوراء الفقه: سید محمد صدر، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۷ق. (۲۷) المبسوط: السرخسی (م. ۴۸۳ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق. (۲۸) المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، دار الفکر. (۲۹) مختصر خلیل: محمد بن یوسف (م. ۸۹۷ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق. (۳۰) مرآة العقول: المجلسی (م. ۱۱۱۱ق.) ، به کوشش رسولی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش. (۳۱) مستدرک الوسائل: النوری (م. ۱۳۲۰ق.) ، بیروت، آل البیت: ، ۱۴۰۸ق. (۳۲) المصنف: ابن ابی شیبه (م. ۲۳۵ق.) ، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق. (۳۳) المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (م. ۱۴۱۳ق.) ، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق. (۳۴) المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه. (۳۵) مناسک الحج: سید علی السیستانی، قم، چاپخانه شهید، ۱۴۱۳ق. (۳۶) من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق. (۳۷) مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق. (۳۸) الموطا: مالک بن انس (م. ۱۷۹ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق. ۶ - پانویس
۷ - منبعحوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «تجلیل هدی». |